هنر و معماری اسلامی
رابرت هیلنبرند
Islamic Art and Architecture
Robert Hillenbrand
رابرت هیلنبرند، در کتاب هنر و معماری اسلامی[1] (1999)، آخرین یافتهها و تفاسیر خود و سایر مورخان این حوزه را در باب هنرهای اسلامی گنجانده و به تاریخ هزار سالۀ منطقهای از اقیانوس اطلس تا مرزهای هند و چین پرداخته است. هدف از نگارش این کتاب بررسی مکاتب و سبکهای مختلف هنر اسلامی در چهارچوب تاریخی است تا خواننده دیدی کلی و نه منقطع از هر دوره پیدا کند. این کتابی تخصصی نیست و مخاطب آن عموم علاقمندان هستند. پس این اثر صرفاً مقدمهای بر مبحث گستردۀ هنر اسلامی محسوب میشود.
توجه به این نکته ضروری است که هرگونه سعی، برای درک هنر و معماری اسلامی به مفهوم کلی، خطر آمیخته شدن به تحریف را به دنبال خواهد داشت و در کتابهایی با این نوع عنوانها جهتگیری اجتنابناپذیر مینماید؛ بدین معنا که بعید به نظر میرسد که محقق به یکسان علاقمند به تمام جوانب یک موضوع باشد. این کتاب در بین کتابهای مقدماتی هنر اسلامی از بهترین نمونهها محسوب میشود. نویسنده خود در مقدمه اینطور توضیح میدهد که کتابهای تاریخ هنر اسلامی در اروپا غالباً متمرکز بر یک مکتب یا حتی یک هنرمند است و این نشان میدهد که در باب هنر اسلامی بسیار کمتر کار شده است؛ اما این بدین معنا نیست که هنر اسلامی گستردگی کمتری دارد. او به این موضوع اشاره میکند که کتابهای هنر اسلامی با موضوعات کلی را صرفاً باید نقطۀ عزیمتی دانست برای تعمق و کاوش بیشتر.
با این همه، در این کتاب هیلنبرند به موارد متنوع بسیاری پرداخته است و مهارت او در پرداختن به تمامی آنها انکارشدنی نیست، از صلابت قبة الصخره در اورشلیم گرفته تا تعداد زیادی از ساختمانهای پرشکوه در استانبول عثمانی؛ از ظرافت خارقالعاده در نقاشی ایرانی قرن پانزدهم تا سنت سرامیک پرآوازۀ ایزنیک عثمانی؛ هیلنبرند، با نگاه به نکات برجسته و سیر تکامل مداوم، طیف گستردهای از هنرهای اسلامی را پوشش داده است. نویسنده در نسخۀ اصلی این کتاب، با واژهنامۀ اصطلاحات اسلامی و خط زمانی و نقشهها، در جست و جوی تاریخ معماری، خوشنویسی، تذهیب، نقاشی، سرامیک، منسوجات و فلزکاری در تمدن اسلامی است.
این کتاب از این فصلها تشکیل شده است: مقدمه؛ فصل اول: پیدایش هنر اسلامی: امویان؛ فصل دوم: عباسیان؛ فصل سوم: فاطمیان؛ فصل چهارم: سلجوقیان؛ فصل پنجم: دوران اتابکان: سوریه، عراق و آناتولی؛ فصل ششم: مملوکان؛ فصل هفتم: غرب اسلام؛ فصل هشتم: ایلخانان و تیموریان؛ فصل نهم: صفویان؛ فصل دهم: عثمانیان. بدین ترتیب از شرح و بررسی زیباییهای «الحمرا» تا توضیح چگونگی فائق آمدن تصویرگران و مجسمهسازان مسلمان بر محدودیتهای موجود، و از توصیف کاروانسراهای بدیع برجایمانده تا چگونگی پدید آمدن قلعهشهرها، همگی موضوعاتی است که میتوان انتظار شرح آنها را به بهترین نحو در این کتاب داشت. تحلیل و تفسیرهای این کتاب پیرامون آثار هنری با 211 عکس بدیع مستند شده است. نکتهای که توجه به آن ضروری است بررسی هرچند جزئی هنر قرون اولیۀ اسلامی از نظر تأثیر آن در هنر دوران متأخر است. متأسفانه بیشتر آثار دورۀ اولیه از میان رفته است و برای قضاوت عادلانه در مورد باقیماندۀ آن آثار، باید آنها را از آثار متعددتر متأخر با حوصلۀ بیشتری مورد مداقه قرار داد. بنابراین نبود تناسب در بررسی آثار منطقی به نظر میرسد.
در سال 1391، اردشیر اشراقی این کتاب را به فارسی برگرداند که در انتشارات روزنه به چاپ رسید. ساختار کتاب بررسی موردبهمورد اشیاء و آثار هنری برجای مانده از دوران مختلف و نهایتاً تحلیل روح حاکم بر هر دوره با توجه به آثار مورد بررسی است. بدین منظور هیلنبرند، علاوه بر هنر، به ناچار در ابتدای هر فصل به اختصار تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی هر دوره را شرح داده و تفسیر کرده است.
برخی مقولههای هنری نظیر خوشنویسی و نساجی از ایام قدیم در بیشتر قلمرو اسلامی رایج بود، اما اهمیت آنها در تمام مناطق و دورانها یکسان نبود. از این رو بررسی نکردن چوبکاری تولونی، سفالگری مغربی، منسوجات تیموری، فلزکاری اندلسی یا قرآنهای عثمانی بدین معنا نیست که چنین مقولههایی در آن دوران وجود نداشته؛ بلکه بدان علت است که یا آثار آنها از میان رفته، یا دستاوردهای آن اهمیت کمتری از بقیه داشته است. به همین دلیل رابرت هیلنبرند، در کتاب هنر و معماری اسلامی، ترجیح داده است تا بحث را پیرامون آن مقولههای هنری که آثاری بیشتر و با کیفیت مطلوبتری از آنها باقیمانده متمرکز کند.
در کل، این کتاب یکی از بهترین نمونههایی است که با حجم کم، علاوه بر پژوهشگران و متخصصان حوزۀ هنر اسلامی، علاقمندان و مبتدیان را نیز به این حوزه میخواند. جدا از انسجام و موضوعبندی منظم این کتاب باید به مهارت نوشتاری نویسنده نیز اشاره کرد. هیلنبرند با دانش عمیق خود در باب هنر و معماری اسلامی میتواند مطالب را به نحوی فشرده گرد هم آورد که متن نهایی عموم مخاطبان را با پیشینههای متفاوت درگیر کند. از دیگر نکاتی که در این موضوع باید به آن اشاره کرد نحوۀ انتخاب آثار هنری است که در این کتاب با دقت ویژهای انجام شده است.[2]
پینوشتها
[1] هیلنبرند، رابرت، هنر و معماری اسلامی، اشراقی، اردشیر، انتشارات روزنه، 1391.
[2]. این متن خلاصهای از مقدمۀ کتاب هیلنبرند با افزودههایی از نویسنده است.