شاهکارهای هنر محمدی
نمایشگاه «شاهکارهای هنر محمدی[1]»، که در سال ۱۹۱۰ در شهر مونیخ برگزار شد، نه تنها مهمترین و جامعترین نمایشگاه آثار هنر اسلامی در اروپا تا آن زمان بود، بلکه با گذشت بیش از یک قرن همچنان آن را رویدادی یاد میکنند که تأثیرات بسزایی در شکلگیری درک و دریافت امروزی از هنر اسلامی و همچنین جریان هنر مدرن در اروپا داشت. پیشنهاد اولیۀ این نمایشگاه را شاهزادۀ باواریا مطرح کرد که به دنبال فضایی برای نمایش دادن مجموعۀ بینظیر فرشهای ایرانیاش بود[2]. اعضای کمیتۀ این نمایشگاه را، که شامل بیش از ۳۶۰۰ اثر از سراسر جغرافیای سرزمینهای اسلامی بود، برخی از سرشناسترین مورخان و شرقشناسان آلمانی آن روزگار نظیر ارنست کونل[3] و فریدریش زاره[4] تشکیل میدادند[5].
به استناد کتابچۀ آثار[6] نمایشگاه «شاهکارهای هنر محمدی»، مهمترین هدف این نمایشگاه برکشیدن هنر اسلامی و تعریف جایگاهی همطراز با هنر دیگر فرهنگها برای آن بود[7]. در روزگاری که بسیاری از کشورهای مسلمان همچنان تحت استعمار قدرتهای اروپایی بودند، برپایی نمایشگاهی با هدف شناساندن هنر اسلامی به مخاطبان اروپایی و ارزش بخشیدن به زیباییشناسی هنر اسلامی در کنار زیباییشناسی غربی، به مثابۀ بخشی جداییناپذیر از تاریخ هنر بشر، هدفی بلندپروازانه و جسورانه بود. واژۀ «شاهکار»، که در عنوان نمایشگاه در کنار «هنر محمدی» یا «اسلامی» آمده است، اولین بار بر پایۀ دوگانۀ هنر و فن[8]، که رویکرد رایج در نگاه به هنر غرب در دوران رنسانس بود، ساخته شده بود. در این دوگانه، هنر جایگاه هستیشناختی والاتری از فن دارد و حال بازدیدکنندگان، در این نمایشگاه، آثار هنر اسلامی را همردیف آثار استادان بزرگ رنسانس مییافتند.
دومین هدفی که در کتابچه برای این نمایشگاه برشمردهاند فراهم آوردن منابع الهام تازه برای خلق آثار هنری و جهتدهی به جریان هنر مدرن توسط هنرمندان اروپایی معاصر این نمایشگاه بود. توجه هنرمندان اروپایی به هنر اسلامی و مخصوصاً نقوش اسلیمی[9] به دید منابعی خلاقانه، که پیشتر در اواخر سدۀ نوزدهم آغاز شده بود، به دنبال برگزاری نمایشگاه مونیخ جدیتر شد و صورت جریانی فعال و ادامهدار در هنر مدرن به خود گرفت. بسیاری از هنرمندان نامدار اوایل سدۀ بیستم اروپا، نظیر هنری ماتیس و فرانتس مارک و واسیلی کاندینسکی، از این نمایشگاه دیدن کردند و دربارۀ آن نوشتند و منبع الهام بصری در خلق آثارشان قرار دادند.[10]
نمایشگاه «شاهکارهای هنر محمدی» از مهمترین عوامل تثبیت اصطلاح «هنر اسلامی» در میان مورخان هنر در غرب بود. هنر تولیدشده در سرزمینهای با اکثریت جمعیت مسلمان، که پیشتر عمدتاً تحت عناوین نژادی نظیر هنر پارسی، ترکی، عربی و … دستهبندی میشد، در کتابچۀ نمایشگاه 1910 مونیخ، هنر «محمدی» یا «اسلامی» نامیده شد[11]. وحدتبخشی به هنر، زیر پرچم دین مشترک، برآمده از رویکرد شرقشناسانی بود که با نمایشگاه همکاری میکردند[12].
از جمله دیگر دستاوردها و نتایج بسیار مهم نمایشگاه «شاهکارهای هنر محمدی» تأثیرات پایدارش در شکلدهی به کانون[13] هنر اسلامی است. کانون اصطلاحی در مطالعات تاریخ هنر است که به مجموعهای از آثار مهم و شناختهشدۀ هنر یک فرهنگ در دورانی معین اطلاق میشود که در مطالعات و آموزش معیار و شاخص به حساب میآیند. در مطالعات تاریخ هنر اسلامی، که تا پیش از اوایل قرن بیستم حوزهای کمتر شناختهشده بود، نمایشگاه «شاهکارهای هنر محمدی» و کتابچۀ مفصلش قدم نخست در شکلدهی به مجموعهای منسجم و مرجع از آثار هنر اسلامی برای مجموعهداران و مورخان و محققان هنر بود.[14]
پینوشت
[1]. “Meisterwerke Muhammedanischer Kunst”
[2]. Andrea Lermer, and Avinoam Shalem, “Forward,” in After One Hundred Years : The 1910 Exhibition “Meisterwerke Muhammedanischer Kunst” Reconsidered, Islamic History and Civilization. Leiden: Brill.
[3]. Ernst Kühnel (1882-1964)
[4]. Friedrich Sarre (1865-1945)
[5]. آثار بهنمایش درآمده در نمایشگاه «شاهکارهای هنر محمدی» شامل 750 قطعه منسوجات، 700 اثر سفالی، 500 ورق از نسخههای مصور عربی و فارسی و ترکی، 300 اثر فلزی، 300 قطعه سلاح و زره، 300 قطعه جواهر، 230 تخته فرش و تعداد زیادی آثار شیشهای، چوبی، عاج و سنگی بود.
[6]. Catalogue
[7]. Avinoam Shalem, “The 1910 Exhibition “Meisterwerke Muhammedanischer Kunst” Revisited,” in After One Hundred Years : The 1910 Exhibition “Meisterwerke Muhammedanischer Kunst” Reconsidered (Islamic History and Civilization. Leiden: Brill), 3.
[8]. Art vs. craft
[9]. Arabesque
[10] Anette Hagedorn, “Der Einfluss der Ausstellung “Meisterwerke Muhammedanischer Kunst” auf die Zeitgenossische Kunst,” in After One Hundred Years : The 1910 Exhibition “Meisterwerke Muhammedanischer Kunst” Reconsidered (Islamic History and Civilization. Leiden: Brill), 9.
[11]. Avinoam Shalem, “The 1910 Exhibition “Meisterwerke Muhammedanischer Kunst” Revisited,” in After One Hundred Years : The 1910 Exhibition “Meisterwerke Muhammedanischer Kunst” Reconsidered (Islamic History and Civilization. Leiden: Brill), 9.
[12]. برای مطالعۀ بیشتر دربارۀ شرقشناسی و شرقشناسان در زمان نمایشگاه مونیخ مراجعه کنید به:
Suzanne Merchand, “Orientalistik and Popular Orientalism in Fin Du Siècle Germany,” Revisited,” in After One Hundred Years : The 1910 Exhibition “Meisterwerke Muhammedanischer Kunst” Reconsidered (Islamic History and Civilization. Leiden: Brill), 17-34.
[13]. Canon
[14]. Eva-Maria Troelenberg, “Framing the Artwork: Munich 1910 and the Image of Isalmic Art,” in After One Hundred Years : The 1910 Exhibition “Meisterwerke Muhammedanischer Kunst” Reconsidered (Islamic History and Civilization. Leiden: Brill), 58-60.