چو گلزار ارم از بهر خوبان: قاضی میراحمد منشی قمی و گلستان هنر
بدون تردید گلستان هنر از مهمترین و شناخته شدهترین منابع تاریخنگاری هنر ایران است. نویسندهٔ فاضل آن قاضی میراحمد بن شرف الدین حسین منشی قمی است که در ۹۵۳ هجری در قم متولد شد. بنا بر زندگینامهٔ خودنوشتِ قاضی احمد در خلاصة التواریخ، پدرش در آغاز منشی سام میرزا در هرات بود و در ۹۶۴ به وزارت ابراهیم میرزا حاکم خراسان منصوب شد. آغاز حکومت ابراهیم میرزا در مشهد مقارن بود با توبهٔ شاه طهماسب و دست کشیدن او از حمایت از هنر و هنرمندان که منجر به مهاجرت گستردهٔ هنرمندان از کارگاه سلطنتی قزوین شد. ابراهیم میرزا که خود پروردهٔ محیط فرهیختهٔ دربار شاه طهماسب بود و به هنرهای گوناگونی چون شعر و نوازندگی تنبور آراسته بود، توجهی ویژه به هنرو هنرمندان داشت و به گفتهٔ قاضی احمد «انواع هنرمندان و پیشهوران از هر صنعت و کار که بود ایشان را به نوعی تربیت فرمود که هر یک وحید زمانه و یگانهٔ دوران شدند».
بدینترتیب کتابخانهٔ سلطنتی مشهد تحت سرپرستی او محلی شد برای اجتماع هنرمندان زبردستی که در حمایت همهجانبهٔ ابراهیم میرزا بودند و آثار نفیسی خلق کردند که گل سرسبد آنها نسخهٔ مصوّر هفتاورنگ جامی بود. حضور در چنین فضایی برای میر احمد یازده ساله بسیار مغتنم بود. او که تا بیست سالگی در مشهد بود با رفتار و سکنات فضلا و شعرا و استادانی چون مالک دیلمی و رستمعلیِ نقاش، آقا میرک و میرزاعلی از نزدیک آشنا شد و نزد اساتیدی چون شاه محمود نیشابوری و میر سید احمد و محمد امین به مشق خطاطی و آموختن وصالی و افشانگری پرداخت. بدون تردید تجربهٔ همین دوران قاضی احمد را به صرافت تألیف تذکرهای در باب هنر و هنرمندان انداخت و ضمن مشاغل دولتی مختلفی که حداقل تا سال ۱۰۱۵ به آنها مشغول بود به نوشتن تواریخ و تذکرههای مختلفی پرداخت. از تاریخ درگذشت او اطلاعی در دسترس نیست. اسکندر بیگ منشی، مؤلف تاریخ عالمآرای عباسی، شاگرد او بود.
پیش از تألیف گلستان هنر قاضی احمد که به شغل پدر خویش یعنی منشیگری مشغول شده بود، به سفارش شاه اسماعیل دوم، نگارش کتابی به نام ناسخ التواریخ را آغاز کرد و آن را در ۹۹۹ به پایان رساند. در این کتاب او ضمن ذکر خصوصیات ابراهیم میرزا سیاههای از هنرمندان مشغول به کار در کتابخانهٔ سلطنتی مشهد آورده است. علاوه بر این او دو تذکرهٔ دیگر نیز در احوال شعرا و نویسندگان با عناوین مجمعالشعرا و مناقب الفضلا و تذکرهٔ جمعالخیار نوشته است،امّا گویا اینها برای ادای دین به استادان هنر و دوران پرشکوه ابراهیم میرزا کفایت نمیکرد.
قاضی احمد نخستین ویرایش گلستان هنر را در ۱۰۰۵ نوشت که شامل دیباچه و مقدمه و سه بخش با موضوع خوشنویسی و خاتمهای در باب نقاشی است. در ۱۰۱۵ قاضی احمد در این نسخه تجدید نظر کرد و نسخهای دیگر در شش بخش شامل دیباچه و مقدمه، چهار فصل و یک خاتمه نوشت. در این نسخه بخش نقاشی و نقاشان از خاتمهٔ کتاب به یک فصل مستقل تبدیل شده و خاتمه به موضوعات فرعی کتابآرایی اختصاص یافته است که با ساختار بقیهٔ کتاب نیز متفاوت است. به نظر میرسد در فاصلهٔ نوشتن این دو نسخه قاضیاحمد به منابع جدید دسترسی پیدا کرده چراکه شرح احوال برخی از هنرمندان نیز در نسخهٔ دوم بازنویسی شده است.
قاضی احمد گلستان هنر را با دیباچهٔ کوتاهی میآغازد. پس از ستایش پروردگار و پیامبر اسلام، ضمن وصف جایگاه «متاع گرانمایهٔ فضل و هنر نزد آدمی»، او به روشنی انگیزهٔ خود را از تألیف این کتاب شرح میدهد که همانا «ادای دین به استادان هنر از طریق یادآوری آثار و حالات ایشان» است. همچنین اضافه میکند که هدفش از پای نهادن به این وادی دشوار تدوین کتابی است که «یاران و خلّان و جمعی از جوانان و بزرگزادگان که به این فنون رغبت داشته باشند» از آن بهره گیرند. به دنبال آن مقدمهای است که قاضی احمد آن را به خط و نوشتار و انواع قلم اختصاص داده است. پس از ذکر نکاتی در باب خط، از تعریف آن گرفته تا اهمیت و جایگاه آن، قلم را به دو نوع تقسیم میکند؛ قلم نباتی که مختص کتابت است و قلم حیوانی یا قلم مو که مخصوص نقش زدن است. در ادامهٔ مقدمه از قلم نباتی یا قلم کتابت و انواع آن سخن میگوید و گفتگو در باب قلم حیوانی را به ابتدای فصل چهارم موکول میکند.
قاضی احمد در فصل اول تا سوم به انواع خط و واضعان هر یک و ذکر احوال اساتید متبحر در هر خط میپردازد و به نکات درخور اعتنایی دربارهٔ ویژگیهای خط آنان، اساتید و شاگردانشان، شغل و شیوهٔ امرار معاش آنان و زمان درگذشت و محل دفن ایشان اشاره میکند. در فصل نخست او از خط ثلث و سایر خطوط مشابه آن با ذکر پنجاه و هشت تن از اساتید این خطوط و در فصل دوم از خط تعلیق با ذکر سی و هشت استاد آن سخن گفته و در فصل سوم به خط نستعلیق و ذکر شصت و هفت استاد آن پرداخته است. در فصل چهارم نیز به همین ترتیب از احوال نقاشان و مُذًّهبان و عکسسازان و قاطعان خط و افشانگران و صحافان سخن میگوید و نام چهل و یک نفر از اساتید این فنون را ذکر میکند. امّا پیش از آن مختصری از تاریخچهٔ نقاشی میگوید و آن را به حضرت علی نسبت میدهد و حکایتهای منظوم و منثوری در باب نقاشی میآورد. در همین بخش او به هفت اصل نقاشی اشاره میکند و مینویسد: «همچنان که در خط شش قلم اصل است، در این فن نیز هفت اصل معتبر است: ۱. اسلیمی، ۲. ختایی، ۳. فرنگی، ۴. فصّالی، ۵. ابر، ۶. واق، ۷. گره». در خاتمهٔ کتاب که متفاوت با سایر بخشهاست قاضی احمد در چند برگ به فنونی چون تذهیب و جدولکشی و ساختن انواع رنگ و مرکب و سایر لوازم کتابخانه و شستن لاجورد پرداخته است.
در مجموع گلستان هنر حاوی اطلاعات ارزشمند و دست اولی دربارهٔ هنر و هنرمندان و جایگاه آنها در جامعهٔ ایرانی است و تصویری از حیات هنری در شهرهایی چون مشهد و قم و قزوین و تبریز و هرات به ویژه در سالهای پایانی حکومت تیموری و نیمهٔ نخست حکومت صفوی ترسیم میکند. قاضی احمد در نوشتن این کتاب، علاوه بر مشاهدات شخصی خود از هنرمندان زمانهاش، به متون مختلفی چون تواریخ و تذکرهها و متونی که به تدریج از سدهٔ دهم هجری دربارهٔ نقاشان و خطاطان نوشته میشده نیز رجوع کرده است؛ از جمله دیباچهٔ شمسالدین محمد وصفی بر مرقع شاه اسماعیل (۹۱۶ ق)، دیباچهٔ دوست محمد هروی بر مرقع بهراممیرزا (۹۲۵ ق)، دیباچهٔ قطبالدین قصهخوان بر مرقع شاه طهماسب (۹۶۱ ق)، رسالهٔ صراط السطور سلطان علی مشهدی (۹۲۰ ق). پژوهشگران همچنین به شباهتهایی میان گلستان هنر و مناقب هنروران تألیف مصطفی عالی افندی (۹۹۵ ق)،شاعر و مورخ عثمانی، اشاره کردهاند و از تأثیر پذیرفتن قاضی احمد از این کتاب سخن گفتهاند. نکتهٔ قابل ذکر دیگر دربارۀ گلستان هنر به گفتهٔ حاج سید جوادی استفاده از واژهٔ هنر در عنوان اثر است. قاضی احمد این واژه را در معنایی که امروز به کار میرود برای اشاره به خوشنویسی و نقاشی و هنرهای وابسته به آنها استفاده کرده است و این موضوع در متون آن دوران کمنظیر است.
از زمان نخستین چاپ گلستان هنر بیش از ۷۰ سال میگذرد که ماجرای آن نیز خواندنی است. نسخهٔ اقدم گلستان هنر که شامل هشت مجلس مصور است و در سدهٔ سیزدهم از روی متن نوشتهشده در ۱۰۰۵ استنساخ شده است در موزهٔ فرهنگهای آسیایی مسکو[1] نگهداری میشود. این نسخه نخستینبار در ۱۹۲۵ میلادی (۱۳۰۴ ش) آلکساندر سیمیونفِ[2] شرقشناس حین جستجو برای یافتن شواهدی از محل دفن بهزاد، نقاش دورهٔ تیموری و صفوی، به اهمیت این نسخه پی میبرد. ده سال بعد باریس نیکالاییویچ زاخادر[3]، مورخ و شرقشناس روس، مقالهای در وصف این رسالهٔ «کم نظیر» مینویسد و سپس به پیشنهاد شورای موزه به تصحیح و ترجمهٔ آن مشغول میشود. ترجمهٔ روسی گلستان هنر به همراه مقدمهٔ مفصل زاخادر در بیان محتوا و ارزشهای پژوهشی آن در ۱۹۴۷ میلادی (۱۳۲۶ ش) منتشر میشود و مورد توجه ولادیمیر مینورسکی[4] قرار میگیرد. مینورسکی بر اساس این ترجمه و سه نسخهٔ دیگر از گلستان هنر ترجمهٔ انگلیسی آن را در ۱۹۵۹ میلادی (۱۳۳۸ ش) با نام خوشنویسان و نقاشان: رسالهای از قاضی احمد بن منشی قمی[5] منتشر میکند. به واسطهٔ این ترجمه که در گاهنامهٔ نگارخانهٔ فریر[6] (جلد ۳، شمارهٔ ۲) از انتشارات مؤسسهٔ اسمیتسونین[7] همراه با ترجمهٔ تاتیانا مینورسکی[8] از مقدمهٔ زاخادر به انگلیسی منتشر شد، محققان غربی خیلی سریع با گلستان هنر و ارزش آن در تاریخنگاری هنر ایران آشنا شدند.
در ۱۳۱۷ شمسی، یعنی همان زمانی که زاخادر در مسکو به تصحیح گلستان هنر مشغول است، دانشجوی جوانی به نام زهرا داعیزاده که در دانشگاه حیدرآباد دکن مشغول نوشتن رسالهٔ خود است یادداشت کوتاهی برای نشریهٔ ارمغان در معرفی نسخهای مینویسد که بعدها مشخص میشود همان گلستان هنر قاضی احمد است. او این نسخهٔ بدون نام را که در کتابخانهٔ شخصی پدرش، سید محمد علی داعی الاسلام نویسندهٔ فرهنگ نظام، یافته بود «تذکرهٔ خوشنویسان و نقاشان» مینامد و برای شناسایی آن دست یاری به سوی ادیبان و خوانندگان ارمغان دراز میکند. شباهتهای این نسخه به بخشی از محتوای مجلدی از ناسخالتواریخِ قاضی احمد که احمد سهیلی خوانساری در آن زمان به تتبع دربارهٔ آن مشغول بود توجه او را جلب میکند و به جستجوی دستنویسی از گلستان هنر بر میآید. سرانجام سهیلی خوانساری، که از دستیابی به نسخهٔ مسکو ناامید شده بود، بر اساس دستنویسی از سدهٔ سیزدهم، نسخهٔ حاج حسین نخجوانی، گلستان هنر را به گفتهٔ خود «به زحمت» تصحیح میکند. این تصحیح با سه مقدمهٔ مفصل دربارهٔ تاریخ خوشنویسی و نقاشی در ایران و مقدمهای دیگر در باب زندگانی قاضی احمد در سال ۱۳۵۲شمسی در بنیاد فرهنگ ایران منتشر شده است. در سال ۱۴۰۰ نیز تصحیح سید کمال حاج سیدجوادی از گلستان هنر بر اساس نُه نسخه به همراه تعلیقات و نمایههای مختلف در انتشارات فرهنگستان هنر منتشر شد.
منابع
داعیزاده، زهرا. «تذکرهٔ خوشنویسان و نقاشان»، ارمغان ۱۹، ش ۵ـ۶(۱۳۱۷): ۳۴۴ـ۳۴۵.
سهیلی خوانساری، احمد. «مکتوب به بانوی فاضله زهرا داعیزاده»، ارمغان ۱۹، ش ۷(۱۳۱۷): ۴۳۷ـ۴۴۰.
گلچینمعانی، احمد. تاریخ تذکرههای فارسی. ج۲، تهران: کتابخانهٔ سنایی، ۱۳۶۳.
منشی قمی، قاضی میر احمد. گلستان هنر. مصحح: احمد سهیلی خوانساری، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۲.
منشی قمی، قاضی میر احمد. گلستان هنر. مصحح: سید کمال حاج سید جوادی، تهران: فرهنگستان هنر، ۱۴۰۰.
میرزاییمهر، علیاصغر.«مقایسهٔ تطبیقی گلستان هنر با مناقب هنروران (بخش نقاشی و نقاشان)»،هنرهای زیبا ـ هنرهای تجسمی، ش۴۹ (۱۳۹۱): ۴۵ـ۵۵.
Kambiz Eslami, “GOLESTĀN-E HONAR”, in: Encyclopaedia Iranica Online, © Trustees of Columbia University in the City of New York. Consulted online on 23 December 2023 http://dx.doi.org/10.1163/2330-4804_EIRO_COM_2262
Qāżi Aḥmad, Golestān–e honar, tr. Vladmir Minorskyas Calligraphers and Painters: A Treatise by Qāḍī Aḥmad, Son of Mīr-Munshī, with an Introduction by B. N. Zakhoder, translated from the Russian by T. Minorsky. Freer Gallery of Art Occasional Papers 3,2 (1959), 223 s. Smithsonian Institution,1959. (URL)
پینوشت
[1]. Museum of Oriental Cultures in Moscow
[2]. Alexander A. Semenov (1873-1959)
[3]. Boris Nikolaevich Zakhoder (1898-1960)
[4]. Vladimir Fyodorovich Minorsky (1877-1966)
[5]. Calligraphers and Painters: A Treatise by Qāḍī Aḥmad, Son of Mīr-Munshī
[6]. Freer Gallery of Art. Occasional Papers
[7]. Smithsonian Institution
[8]. Tatiana Shebunina Minorsky (1894 – 1987)