خمسهی نظامی گنجوی
نسخهی Or.6810 کتابخانهی بریتانیا
نسخهای مصور از سبک متأخر تیموری هرات
این نسخه که یکی از محبوبترین دستنوشتههای مصور در کتابخانۀ بریتانیا است، ۳۰۳ برگ و ۵۷۶ صفحه متن و ۲۲ نگاره دارد. در هر صفحه ۲۵ سطر چهارستونی به خط نستعلیق در جدول مشکی، زرین و لاجوردی نوشته شده است. از تزئینات این نسخه میتوان به عناوین شعرها، که به شیوۀ تکحیل (تحریر) نوشته و با هاشور و نقوش لاجوردی قاببندی شده است، نقاشیهای دوصفحهای ابتدای کتاب و بیست نگارۀ دیگر، شمسۀ صفحۀ نخست (برگ 3 رو)، صفحات مذهب (برگ ۳ پشت و ۴ رو) و چهار سرلوح مذهب (برگ ۳۰ پشت، ۹۸ پشت، ۱۴۷ پشت و ۱۹۹ پشت) که در ابتدای هر منظومه آمده اشاره کرد.
در مرکز شمسه (برگ ۳ رو) این عبارت نوشته شده است[۱]:
«هذه خمسة لمن شهد بقدرة الحواس الخمسة و السلیمة الخمسة المتحیرة و لایحصی طول حیاتة الخمسة المسترقة و یباهی به الخمسة من آل العباسیه سریر النقابة بالمجد الغالب سلطان النقبا امیر رضیالدین عبدالمطلب اید للانام الی یوم القیام».
در چهار لوح برگهای ۳ پشت و ۴ رو، این دوبیتی که به چهار منظومۀ نظامی اشاره دارد، خوشنویسی شده:
مخزنی کان خسرو و شـیرین نهاد قفل آن را لیلی و مجنون گشاد
او که تخت هفت پیکر کرد راست از سـکندر نامۀ اعـمال خـواست
ابعاد این نسخه ۱۷ در ۵/۲۴ سانتیمتر است و آن را جلد چرمی اروپایی قهوهای با حاشیههای طلاپوش دربر گرفته. نسخۀ مذکور فاقد انجامه است. از این رو نام کاتب و محل و زمان دقیق تولید آن مشخص نیست. هرچند در یکی از نگارهها (برگ ۲۱۴ رو) کتیبهای که بر طاق پنجره نوشته شده به وضوح تاریخ ۹۰۰ قمری (۹۵ـ۱۴۹۴ م) را نشان میدهد:
«و فی تاریخ سنه تسعمائه»
در اصل این نسخه از خمسۀ نظامی را برای امیر علی فارسی برلاس، حاکم سمرقند، تهیه کردهاند. این گفته، در نبود انجامه، بر اساس دو نشانه ثابت میشود: یکی تکه کاغذی است که در برگ نخست نقاشیهای دو صفحهای ابتدای کتاب (برگ ۱ پشت) احتمالاً به حامی نسخه، سلطان میرزا برلاس، میدهند و بر روی آن نام «علی فارسی» به چشم میخورد. دوم کتیبهای است که در نگارۀ رسیدن فرهاد به قصر شیرین (برگ ۶۲ پشت) بر بالای قصر شیرین نوشتهاند: «برسم کتابخانه الامیر الکبیر الاعدل الاسجع امیر علی فارسی برلاس ابد دولته الی یوم القیامة».
همانطور که اشاره شد این خمسۀ شیخ نظامی گنجه در ابتدا برای حاکم سمرقند [۲] تهیه شد. اما پس از ۷۰ سال، خداقلی تالقانی آن را بهرسم تحفه به دارالخلافۀ آگرا آورد (سال ۹۷۲ ه ق/ ۶۵ـ۱۵۶۴ م). گویند این نسخه برای اولینبار در دوران اکبرشاه (۹۴۹ـ۱۰۱۴ ه ق/ ۱۵۴۲ـ۱۶۰۵ م) وارد کتابخانۀ شاهی شد و متعاقباً به جهانگیر، جهانشاه و اورنگزیب رسید. در نهایت این دستنوشته را ریچارد جانسون [۳] در ۱۷ دسامبر ۱۷۸۲ ازبرادران تباغ و موزۀ بریتانیا در 27 فوریۀ ۱۹۰۸ از جانسون خرید. این اثر دربردارندۀ بیش از هفتاد بَرنوشت و مهر است و از تاریخ ۹۷۱ ه ق/ ۶۵ـ۱۵۶۴ م تا ۱۱۹۶ ه ق/ ۱۷۸۲ م را دربر میگیرد.
از خصوصیات منحصربهفرد این نسخه نوشتۀ جهانگیرشاه (سلطنت: ۱۰۱۴ـ۱۰۳۷ ه ق / ۱۶۰۵ـ۱۶۲۷ م) و جهانشاه (سلطنت: ۱۰۳۷ـ۱۰۶۸ه ق / ۱۶۲۸ـ۱۶۵۸ م) در برگ ۳ رو است [۴]. این نسخه از خمسۀ نظامی یکی از ۲۰ نسخهای است که دستخط هر دو امپراتور را داراست. در سمت چپ شمسه، نوشتهای از جهانگیرشاه دیده میشود که تاریخاش به چند هفته پس از آغاز سلطنت او باز میگردد. در اینجا وی از برنوشتهای مرسوم پیرامون مالکیت نسخه فراتر رفته و با انتساب نقاشیها به مصوران مختلف علاقهی خود را به تمایز نهادن میان آنها بازنموده است:
الله اکبر
پنجم آذر سنه ۱ [این کتاب] داخل کتابخانه این نیازمند درگاه الهی شد. حرره نورالدین جهانگیر [فرزند] اکبر پادشاه در سنه ۱۰۱۴. این خمسه هم از کتابهای خاصه است. بیست و دو مجلس تصویر کار استاد بهزاد و غیره است. شانزده کار بهزاد و پنج کار میرک و یکی کار عبدالرزاق. قیمت پنج هزار روپیه.
نوشتۀ جهان شاه نیز از این قرار است:
الله اکبر
این خمسه سخنپرداز نامی شیخ نظامی علیهالرحمه در بیست و پنجم ماه بهمن الهی مطابق هشتم شهر جمادی الثانی سنه ۱۰۳۷ هجری که روز جلوس مبارکست داخل کتابخانه این نیازمند درگاه شد. حرره شهابالدین محمد شاه جهان پادشاه ابن جهانگیر پادشاه ابن اکبر پادشاه غازی.
از دیگر خصوصیات خاص این نسخه رنگهای باشکوه و طراحیهای موشکافانهی تصاویر است که بلافاصله بیننده را تحت تأثیر قرار میدهد. علاوه بر اینها باید به ژرفا و پیچیدگی معنای نگارهها که مسحورکننده هستند نیز اشارهای داشت. از جمله نگاره-های بحثانگیز در این نسخه، نگارهی «هارونالرشید با مویتراش» (برگ ۲۷ پشت) است. میتوان گفت بیننده با دیدن این تصویر، به داخل حمامی از سدهی نهم در هرات وارد میشود. مکانی که نشاندهندهی حریمی خصوصی یا نسبتاً خصوصی است اما بهزاد آن را با دقتی موشکافانه به مخاطب نشان میدهد. در قسمت اصلی گرمابه، مردان، با نگاههای مستقیم و مودبانه به یکدیگر و دور از هم، لباس میپوشند یا با حسن سلوکی شایسته برهنه میشوند. در سمت چپ نگاره، فضا خصوصیتر است، مکانی که با معماری باشکوهتری نشان داده شده و محل حمام کردن خلیفه است. این محل یعنی جایی که هارونالرشید با دو خدمتکار تصویر شده، صحنهای است که متن نگاره بر آن تمرکز دارد. اما فراتر از بیان روایت، جزئیات دقیقی چون دود چراغهایی که بر روی دیوار اتاق دیده میشود یا حالت دستهایی که حولههای خیس را جمع میکند، هدایایی هستند که هنرمند به مخاطبش پیشکش کرده. علاوه بر اینها میتوان به جزئیاتی نمادین نیز اشاره کرد: به لباس و تاج خلیفه که موقتاً کنار گذاشته شده دقت کنید، آیا چنین صحنهای این معنا را القا نمیکند که او به اندازهی دیگران آسیبپذیر است؟
در زیر این تصویر، نام بهزاد و میرک – استاد وی- نوشته شده است. گرچه انتساب نگارهها به هنرمندان مختلف مربوط به سالها پس از تولید نسخه است و در این مورد نمیتوان آنها را دقیق دانست اما اکثر محققین معتقدند این نگاره عمل بهزاد است.
از دیگر نگارههای جالب توجه در این نسخه، معراج پیامبر است که آن را به هنرمندی منتسب نکردهاند. در این نگاره (برگ 5 پشت)، پیامبر با چهرهای انسانی، سوار بر براق، بر فراز کعبه، میان ابرهای پیچان طلایی و در حالی که توسط فرشتگان در آسمان شب دوره شده به معراج میرود. برخی تنها چهرهی براق را عمل میرک دانستهاند. از جزئیات نغز در این اثر تصویر کردن شهر مکه است، همانطور که میبینید خانهها را با کاشیکاریهای آبی و فیروزهای نشان دادهاند. گرچه این نگاره به نمونهای شبیه است که در جُنگ اسکندر سلطان (۱۴-۸۱۳ ه.ق./ ۱۴۱۰ م.) کشیدهاند (۴) اما در آن دو نوآوری درخشان دیده میشود: یکی پیامبر است که با شگفتی به اطراف خود مینگرد و دیگری ۴ پیکرهی انسانی در بیتالحرام. آنها به قدری کوچک تصویر شده که گویی هنرمند (بیننده) از ارتفاعی بسیار بالا به ایشان نگاه میکند. البته این نگاره تنها اثری نیست که از گذشتگان اقتباس شده است (۵). به گفتهی لنتز و لوری هرچند دستنوشتههای مصور تیموری در اواخر قرن نهم/ پانزدهم بسیار متفاوت از آثار قبلی این سلسله به نظر میرسند اما عنصر قابلتوجهی از تداوم میان این دو وجود دارد. نگارههایی که در دستنوشتههای تولید شده برای سلطان حسین بایقرا و درباریانش کشیدهاند، در ترکیببندیها به طور مبسوطی به نسخههای قبلی تیموریان تکیه دارند. گاهی اوقات، هنرمندان صحنههای کامل و جزئیاتی اعم از درخت و صخرهها تا پیکرههای گروهی یا فردی را برداشتهاند. آگاهی از این تصاویر احتمالاً توسط نظام کتابخانهای تیموری که آثار تصویری و ادبی گذشته را حفظ میکرد، امکانپذیر شد. نقاشیها، نسخ خطی و طراحیهای موجود در کتابخانههای سلطان حسین بایقرا و درباریانش اطلاعات ارزشمندی را در اختیار مصوران میگذاشت و به ایشان اجازه میداد آزادانه از تاریخ هنر این سلسله وام بگیرند. همهی این کارگاههای هنری با استفاده کردن از منابع ادبی و تصویری یکسان در طرز بیان خود، بر یک دیدگاه شاهانه که به دقت بنا شده، وفادار بودند (T. Lentz and G. Lowry 1989, p 274).
برگهای مصور این نسخه به شرح زیر است:
۱ پشت و ۲ رو:
دو نقاشی صفحهی نخست گویی راوی لحظهای هستند که نسخه را به حاکم سمرقند، سلطان میرزا برلاس میدهند. تصویرگری این نگاره را به میرک خراسانی منتسب کردهاند. در برگ ۱ پشت، حامی، تکه کاغذی که بر رویش اسم علی فارسی به چشم میخورد نگه داشته. دیگر نوشتههای روی کاغذ هنوز رمزگشایی نشده است.
از برگ ۳ پشت تا ۲۹ پشت: مخزنالاسرار
۵ پشت: پیامبر سوار بر براق، بر فراز کعبه با بدرقهی فرشتگان به معراج میرود.
۱۶ رو: داستان پیرزن با سلطان سنجر: منسوب به میرک.
۲۷ پشت: داستان هارونالرشید با مویتراش: منسوب به میرک و بهزاد.
از برگ ۳۰ پشت تا ۹۷ پشت: خسرو و شیرین
۳۷ پشت: شفیع انگیختن خسرو پیران را پیش پدر (هرمز): منسوب به بهزاد.
۳۹ پشت: تصویر خسرو توسط یکی از خدمتکاران شیرین به او نشان داده میشود: منسوب به میرک.
۶۲ پشت: رسیدن فرهاد به قصر شیرین: منسوب به میرک و عبدالرزاق.
۷۲ پشت: خودکشی فرهاد در کوه بیستون: منسوب به میرک و بهزاد.
۹۳ رو: کشتن شیرویه خسرو را. این نگاره به بهزاد منتسب شده. بر کتیبههای عمارت خسرو قصیدهای از جامی نوشتهاند:
درین سراچه که چرخش کمینه طاق نماست همیشه قامتم از بار دل چو طاق دوتاست
چگــونه شــاد زید آن که بهــر مــردن زاد به خـانهای که پی انهــدام کـرده بناست
به اعـــتبار دریـن کــاخ زرنگـــار نگـــــر که هر نظر که نه از روی اعتبار خـطاست
فـــروغ شمــسه او آفتــاب تــابــان اسـت ولی دریـــغ که وقـت زوال آن پیداسـت
درون خــانه شـــود تیــــره از در بســـته به تیرگی درون هر که در ببست سزاست
از برگ ۹۸ پشت تا ۱۴۶ پشت: لیلی و مجنون
۱۰۶ پشت: لیلی و مجنون در مکتبخانه. این نگاره به بهزاد و میرک منسوب است اما نام قاسم علی در حاشیهی ابیات (پایین صفحه) دیده میشود. کتیبهی بالای عمارت و سردر شامل عباراتی قرآنی میشود:
بالای عمارت: إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ (آیهی ۱۸ سورهی توبه).
سردر: وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ (آیهی ۳۹ سورهی آل عمران).
۱۲۸ پشت: دیدن سلیم عامری مجنون را در صحرا: منسوب به بهزاد.
۱۳۵ پشت: وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی: منسوب به بهزاد.
۱۳۷ پشت: از هوش رفتن لیلی و مجنون: منسوب به بهزاد.
۱۴۴ پشت: وفات مجنون بر روضهی لیلی: منسوب به بهزاد.
از برگ ۱۴۷ پشت تا ۱۹۸ پشت: هفت پیکر
۱۵۴ پشت: ساختن قصر خورنق برای نعمان، قیم بهرام گور جوان: منسوب به بهزاد.
۱۵۷ رو: کشتن بهرام گور اژدها را: منسوب به بهزاد. نام مصور در حاشیهی ابیات پاک شده است.
۱۷۵ رو: بشر با شاخهای در پی گشتن جسم رفیق غریقش، مَلیخا است. این داستان را شاهدخت تاتار روایت می-کند: منسوب به بهزاد اما نام قاسم علی در حاشیهی ابیات دیده میشود.
۱۹۰ رو: صاحب باغ، از سوراخ غرفهای دربسته، ماهرویان را میبیند. راوی داستان، شاهدخت یونانی است: منسوب به بهزاد.
از برگ ۱۹۹ پشت تا ۳۰۳ رو: اسکندرنامه
در این نسخه این فصل با خردنامه شروع (۱۹۹ پشت تا ۲۳۴ پشت) و با شرفنامه (۲۳۵ پشت تا ۳۰۳ رو) تمام میشود.
۲۱۴ رو: خلوت ساختن اسکندر با هفت حکیم در آفرینش نخست. در این نگاره اسکندر شبیه به سلطان حسین بایقرا تصویر شده است. این نگاره دارای کتیبهای است که سال ۹۰۰ ه.ق./ ۹۵-۱۴۹۴ م. را نشان میدهد.
۲۲۵ پشت: اسکندر در کوهی، نزدیک گرداب کام شیر، بر طبلی که در گردن طلسم مسین است میزند تا کشتی را از گرداب تنگ برون آرد. یکی از پیکرههای درون کشتی شبیه سلطان حسین کشیده شده است.
شرفنامه: ۲۷۳ رو: اسکندر در کالبدی شبیه به سلطان حسین به دیدار زاهد در غار میرود: منسوب به بهزاد اما نام قاسم علی در حاشیهی ابیات دیده میشود.
پینوشت
۱. عبارت داخل شمسه به کمک سعید خودداری نائینی خوانده شده است.
۲. امپراتور بابر در خاطرات خود، از میرزا احمد علی فارسی برلاس، به عنوان امیر سلطان حسین بایقرای تیموری – حاکم هرات در سالهای ۸۷۴-۹۱۲ ه.ق./ ۱۴۶۹-۱۵۰۶ م.- یاد کرده است. از نظر بابر، او فردی متین اما بد اخلاق بود و هر چند خودش شعر نمیسرایید لیکن ذوق و استعدادی در درک شعر داشت (Thackstone 2002, p 205).
۳. عادت پادشاهان گورکانی چنین بوده که شخصاً در نسخههای خطی کتابخانهای حاشیههایی مینوشتند. این نوشتهها که تقریباً در جهان اسلام بیسابقه بوده است تنها بر روی ارزشمندترین نسخههای خطی دیده میشود. آنها معمولاً کتابهای خود را بر اساس ارزش و محتوا طبقهبندی میکردند. برای مثال با نوشتن واژههایی چون «خاصه» و «اول اول» (برگ ۳ رو)، خمسهی نظامی Or.6810 را در میان نسخههای نفیس قرار دادهاند.
به گفتهی جان سیلر (John Seyller) علاقهی خانوادهی سلطنتی به چنین عملی احتمالاً نشاندهندهی خودآگاهی جدیدی است که نسبت به جمعآوری نسخ داشتهاند و مصادف است با گسترش کتابخانه و توسعهی روشهای بروکراتیک آن. این عمل امپراتورها یعنی نوشتن در نسخ خطی به طور جدی بعد از مرگ اکبر آغاز شد. امپراتوری که بر اساس تمام شرححالها، سواد خواندن و نوشتن نداشت و این نقص شخصی نامعمول را میتوان بر اساس کمبود نمونهها و چندین نوشتهی کوتاه اکبر در برخی دستنوشتههای کتابخانهای تایید کرد. در میان امپراتوران گورکانی، جهانگیر شاه و جهان شاه پرکارترین نویسندگان در این زمینه بودهاند (Seyller 1997, p 244-246) و آنطور که به نظر میرسد این عمل بعد از آنها متوقف شد.
۴. این جنگ مصور امروزه به شمارهی Add.27261 در کتابخانهی بریتانیا نگهداری میشود. برای دیدن نگارهی معراج پیامبر در این نسخه (برگ ۶ رو) به آدرس زیر بروید:
http://www.bl.uk/manuscripts/Viewer.aspx?ref=add_ms_27261_f003v
۵. «دیدن شیرین چهرهی خسرو را» (برگ ۳۹ پشت) و «دیدار اسکندر با زاهد» (برگ ۲۷۳ رو) از دیگر مواردی هستند که ترکیببندیهای آنها مشابه نگارههایی در جنگ اسکندر سلطان Add.27261 است: برگ (۳۸ رو) و (۲۳۰ رو).
منابع
[۱] عبارت داخل شمسه به کمک سعید خودداری نائینی خوانده شده است.
[۲] امپراتور بابر در خاطرات خود، از میرزا احمد علی فارسی برلاس، به عنوان امیر سلطان حسین بایقرای تیموری – حاکم هرات در سالهای ۸۷۴-۹۱۲ ه.ق./ ۱۴۶۹-۱۵۰۶ م.- یاد کرده است. از نظر بابر، او فردی متین اما بد اخلاق بود و هر چند خودش شعر نمیسرایید لیکن ذوق و استعدادی در درک شعر داشت (Thackstone 2002, p 205).
[۳] عادت پادشاهان گورکانی چنین بوده که شخصاً در نسخههای خطی کتابخانهای حاشیههایی مینوشتند. این نوشتهها که تقریباً در جهان اسلام بیسابقه بوده است تنها بر روی ارزشمندترین نسخههای خطی دیده میشود. آنها معمولاً کتابهای خود را بر اساس ارزش و محتوا طبقهبندی میکردند. برای مثال با نوشتن واژههایی چون «خاصه» و «اول اول» (برگ ۳ رو)، خمسهی نظامی Or.6810 را در میان نسخههای نفیس قرار دادهاند.
به گفتهی جان سیلر (John Seyller) علاقهی خانوادهی سلطنتی به چنین عملی احتمالاً نشاندهندهی خودآگاهی جدیدی است که نسبت به جمعآوری نسخ داشتهاند و مصادف است با گسترش کتابخانه و توسعهی روشهای بروکراتیک آن. این عمل امپراتورها یعنی نوشتن در نسخ خطی به طور جدی بعد از مرگ اکبر آغاز شد. امپراتوری که بر اساس تمام شرححالها، سواد خواندن و نوشتن نداشت و این نقص شخصی نامعمول را میتوان بر اساس کمبود نمونهها و چندین نوشتهی کوتاه اکبر در برخی دستنوشتههای کتابخانهای تایید کرد. در میان امپراتوران گورکانی، جهانگیر شاه و جهان شاه پرکارترین نویسندگان در این زمینه بودهاند (Seyller 1997, p 244-246) و آنطور که به نظر میرسد این عمل بعد از آنها متوقف شد.
[۴] این جنگ مصور امروزه به شمارهی Add.27261 در کتابخانهی بریتانیا نگهداری میشود. برای دیدن نگارهی معراج پیامبر در این نسخه (برگ ۶ رو) به آدرس زیر بروید:
http://www.bl.uk/manuscripts/Viewer.aspx?ref=add_ms_27261_f003v
[۵] دیدن شیرین چهرهی خسرو را» (برگ ۳۹ پشت) و «دیدار اسکندر با زاهد» (برگ ۲۷۳ رو) از دیگر مواردی هستند که ترکیببندیهای آنها مشابه نگارههایی در جنگ اسکندر سلطان Add.27261 است: برگ (۳۸ رو) و (۲۳۰ رو).
Babur, The Baburnama: Memoirs of Babur, Prince and Emperor; translated by W. M. Thackston. New York: Modern Library, 2002
Lentz, T and Lowry, G. (1989). “Timur and the Princely Vision: Persian Art and Culture in the Fifteenth Century.” Los Angeles: Sackler Gallery.
Seyller, John. (1997). ‘Inspection and valuation of manuscripts in the Imperial Mughal Library’, Artibus Asiae, LVII, 3/4, pp. 243-349.
Basil Gray. (1961). ‘Persian Painting’. Geneva.
Ebadollah Bahari. (1996). ‘Bihzad: Master of Persian Painting’. London: IB Tauris.
Ivan Stchoukine. (1954). ‘Les peintures des manuscrits Tîmûrides’. Paris.
نسخهی خمسهی نظامی (or.6810) را به صورت آنلاین ببینید: