نگاهی به ویژگیهای تاریخی ـ هنری نسخۀ مثنوی معنوی (4938) محفوظ در کتابخانۀ آستان قدس رضوی
مقدمه
اگرچه شهرت کتابخانۀ آستان قدس رضوی مشهد به نسخههای نفیس قرآنی است، در این مجموعه شمار معتنابهی از نسخههای ادبی و دواوین شعر فارسی نیز نگهداری میشود. برخی از این نُسخ، به سبب آنکه وجهی از ابعاد پنهان هنرهای کتابآرایی مانند نگارگری، خوشنویسی، تذهیب را مینمایاند، درخور اهمیت است.
مثنوی معنوی، اثر جلالالدین محمد بن محمد بلخی مشهور به مولانا (604ـ672 ق)، از مهمترین متون ادبیات فارسی است که اندیشۀ عارفانۀ آفرینندهاش را بازتاب میدهد. این متن، افزون بر اینکه متنی ادبی و در زمرۀ متون مهم شعر فارسی است، نمونهای برجسته از منابع نوشتاری برای تقرب به مفاهیم جمالشناسی[1] در فرهنگ ایران، بهویژه در سدۀ هفتم هجری، محسوب میشود. با این حال این متن ارزنده، بهرغم اهمیت و شهرت، کمتر مصور شده، چه رسد به آنکه در قالب نسخهای درباری و نفیس درآید. در عصر قاجار بود که اگرچه دیر، اما بهجد در نزد هنرمندان و حامیان درباری اهمیت یافت. به همین سبب بیشتر نسخههای نفیس این متن را هنرمندان این دوره تهیه کردهاند. از آن جمله نسخۀ ارزشمندی است که محمدحسین شیرازی به منظور تقدیم به ناصرالدین شاه و راهیابی به دربار کتابت کرد[2]. در دهههای اخیر نیز داستانهای مثنوی جداگانه در مصورسازی هنرمندانی چون حسین بهزاد (1273ـ 1347 ش) و پارهای از نقاشان نوپرداز به کار رفته، اما بیشتر این آثار در قالب تکپرده یا تصویرگری تکقصه عرضه شده است[3].
یکی دیگر از نسخههای بسیار نفیس و ارزشمند مثنوی نسخهای است به شمارۀ ثبت 4938، محفوظ در بخش مخطوطات کتابخانۀ آستان قدس رضوی مشهد، که در 302 برگ کتابت شده است. این نسخه حاوی شش دفتر کامل، به تاریخ کتابت 1280 ق تا 1282 ق است. اهمیت این نسخه در کیفیت خط و تنوع تذهیب و کتابت دقیق آن است.
مشخصات نسخه
شمارۀ ثبت: 4938
محل نگهداری نسخه: کتابخانۀ مرکزی آستان قدس رضوی
نوع نسخه: کتاب خطی
عنوان اصلی: مثنوی
کاتب: منسوب به ابن وصال شیرازی (قرن ۱۳ ق)
مذهّب (بخشهای الحاقی): عیسی آلفته (درگذشت۱۳۷۰ ش)
آغاز: بشنو از نی چون حکایت میکند
انجام: همین خمش و الله اعلم بالصواب
تاریخ کتابت: ۱۲۸۰ ق
خط: نستعلیق
تعداد سطور: ۲۵
رنگ کاغذ: شِکری
تعداد و اندازۀ اوراق: ۳۰۲ برگ، 29*17 س م
نوع جلد: روغنی
واقف: میرزا رضاخان نائینی (وقف به تاریخ مرداد ۱۳۱۱ ق)
نسخه فاقد صفحات تقدیمیه یا استقبال است. متن بلافاصله از پشت برگ نخست آغاز میشود. متن نسخه تماماً مثنوی مولوی است و با بیت «بشنو از نی چون حکایت میکند / وز جداییها شکایت میکند» آغاز میشود. نسخه، بر اساس تقسیمات مرسوم متن مثنوی، به شش دفتر تقسیم شده است. در آغاز هر دفتر یک لوح و سرلوح نقش بسته، با تذهیبی به سبک معروف شیراز در دورۀ قاجار. انجامۀ هر دفتر، بسته به محتوای متن، متفاوت است. انجامۀ آخرین دفتر، که آخرین سطر نسخه نیز به شمار میرود، بر روی برگ 302 چنین است: «تمت الکتاب بعون ملک الوهاب / فی شهر ربیعالاول سنه 1283». بنابراین نسخه رقم کاتب ندارد.
هر صفحه چهار ستون دارد که هر ستون حاوی 25 سطر است. فواصل ستونها با حاشیهای باریک حاوی برگهای ظریف ختایی تفکیک شده و گرداگرد هر صفحه جدول مُثنی با رنگهای زر و شنگرف و سبز دارد. در صفحات آغازینِ هر دفتر بینالسطور طلااندازی مضرّس نقش بسته است (تصویر 1).
متن به خط نستعلیق خفی ممتاز کتابت شده است. خط در سرتاسر متن تقریباً یکدست است و ظاهراً کتابت تمام متن بر عهدۀ یک خوشنویس بوده است. عناوین داستانها به قلم رقاع و گاه توقیع در کتیبههای یک تا سهسطری به زر، لاجورد، و شنگرف رنگهنویسی شده است و نسخه فاقد نگاره است.
تذهیب این نسخه مفصّل است و ظرایف و جزئیاتی دارد که از حیث شیوه و آرایههای هنری بر پایۀ سبک شیراز است. آغاز هر باب یک لوح و سرلوح مذهّبِ مرصّع دارد که با نیمترنجهای متداخل و همسان طراحی شده و با رنگگذاری سنتی آراسته شده است. کتیبۀ متصل به سرلوح قلمدانهای زرپوش نانویس دارد. از طرفی در حاشیۀ صفحاتِ دیگر، نقوش متنوعی اعم از انواع گل، گل و بوته، گل و مرغ، و گاه مرغهای نشسته بر شاخه، و نیز واگیرههای مکرر از نقوش اسلیمی توپُر و برگ و گلهای سادۀ ختایی و تذهیب و کمند افزودهاند. ویژگی این نقوش آن است که نقش هر دو صفحۀ روبرو یکسان، اما با دیگر صفحات متفاوت است. با این حال حاشیۀ برخی از صفحات، بهویژه در دفتر نخست (مانند برگهای 5 پ ـ 6 ر، 36 پ ـ 3 ر) نقش ظریف تذهیب سنتی بر زمینۀ لاجوردی دارد. بدین ترتیب حدود 90 صفحه حاوی نقوش سنتی تذهیب یا صرفاً واگیرههای بههمپیوستۀ اسلیمی و ختایی درشت است و مابقی حدود 550 صفحه نقوش گل فرنگی و گل و مرغ دارد (تصویر 4). مشابه این نقوش را، بهویژه گل و مرغ و گل و بوته، مرمتگران و هنرمندان کتابخانۀ آستان قدس رضوی در دورۀ پهلوی بر حاشیه و زمینۀ برخی از نسخهها افزودهاند. به همین سبب، اگرچه در تزئینات حاشیه هیچ رقمی دیده نمیشود، در فهرست نسخه نام عیسی آلفته، هنرمند معاصر، به عنوان مُذهّب اثر ذکر شده است. این هنرمندان برخی از نسخههای نفیس کتابخانه را، بیتوجه به شرایط و سبک نسخه، به نقوش فرنگی و گاه تذهیب سنتی آراستهاند که شاید مهمترین آنها هفت برگ از قرآن بایسنغری[4] است که در موزۀ قرآن آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
از ویژگیهای متمایز این نسخه بهکارگیری رنگ سبز درخشان در تزئینات و بهویژه جدولکشی اطراف متن است که در تذهیب دیگر شهرهای ایران رایج نبود. در مجموع، گسترۀ رنگهای بهکاررفته در این نسخه شامل لاجوردی، اُخرایی، سفید، مشکی، طلایی، شنجرف، سرنج (نارنجی)، فیروزهای، سبز است که بیشترین تنوع رنگی در صفحۀ آغاز به چشم میخورد (تصویر1 و 2).
جلد نسخۀ روغنی دورو است. رو و پشت جلد، با طرح ترنج و سرترنج و چهارلچکی، استادانه بر زمینۀ زر آراسته شده است. درون جلد هم در آغاز و هم در پایان، به پیروی از سبک رایج دورۀ قاجار، به شاخهگل زنبقی درشت بر زمینۀ قرمز مزین گشته است.
دربارۀ کاتب
احمد گلچین معانی، به اعتبار شباهت خط و تذهیب، کاتب نسخه را یکی از فرزندان وصال شیرازی دانسته است[5]. محمد شفیع شیرازی (1197ـ1262 ق)، ملقب به میرزاکوچک و متخلص به وصال، از معروفترین خوشنویسان سدۀ سیزدهم هجری است. از او شش فرزند بازماند که همگی از هنرمندان مهم عصر قاجار بودند. احمد وقار، محمود حکیم، محمد داوری، ابوالقاسم فرهنگ، اسماعیل توحید، عبدالوهاب یزدانی. ازین میان، دومین فرزند وصال، محمود شیرازی، به حکیم شهرت داشت. این شاعرِ خوشنویس متولد سال ۱۲۳۴ ق در شیراز بود و به همراه احمد وقار در سال ۱۲۶۶ ق، به هندوستان رفت و در آنجا به خط خود نسخهای از دیوان حافظ را کتابت کرد که در بمبئی در سال بعد، 1267 ق، چاپ شد. دیوان شعر این شاعر در خط نستعلیق شهرت یافت. فرزند دیگر وصال، محمد شیرازی که به «داوری» تخلص داشت، خوشنویس و شاعر بود و از آثار او میتوان به دیوان داوری شیرازی اشاره کرد. عبدالوهاب شیرازی که آخرین فرزند وصال و متخلص به یزدانی بود، در خطاطی مانند پدر و برادرانش تبحر داشت و اشعاری به زبان فارسی و عربی میسرود. کتیبههای مقبرۀ شاهچراغ در شیراز و حرم علی بن موسیالرضا به خط این شاعر کتابت شده است[6].
بنابراین اکثر فرزندان وصال خوشنویس بودند و آثار بهجامانده از آنان رقمی روشن دارد. مثلاً از اسماعیل بن وصال نسخهای از مثنوی در دست است که رقم و تاریخ کتابت دارد. (تهران: کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، ش 21127). اینکه هنرمندانی با چنین جایگاه نسخهای نفیس همچون مثنوی مورد بحث را رقم نزده باشند نامعمول مینماید. از این رو باید در انتساب کتابت این نسخه به خاندان وصال شیرازی تردید کرد. گمان میرود مبنای انتساب احمد گلچینمعانی صرفاً شباهت تذهیب و خط این مثنوی به نسخههای بازمانده از این خاندان بوده است.
پینوشت
مأخذ تصاویر: آرشیو مخطوطات آستان قدس رضوی مشهد.
[1]. جمالشناسی همان زیباییشناسی است که بیشتر در گفتمان عرفانی رایج است.
[2]. صحراگرد، مهدی (1386). «ناصرالدینشاه و خوشنویسی»، گلستان هنر، سال سوم، ش 2 (تابستان 1386)، صص 75ـ86.
[3] . یارشاطر، احسان (1333). «نمایشگاههای بهار»، سخن، دورۀ پنجم، ش 5 (اردیبهشت 1333).
[4]. برای اطلاعات بیشتر نک: قرآن بایسنغری، معرفی برگهایی از قرآن کریم بخط بایسنغر میرزا موجود در گنجینه آستان قدس رضوی (1394).
[5]. احمد گلچین معانی، فهرست نسخههای خطی کتابخانة آستان قدس رضوی (مشهد: آستان قدس رضوی)، ج8، ذیل نسخۀ 4938.
[6]. مهدی بیانی. احوال و آثار خوشنویسان (تهران: انتشارات علمی،1363)، ج 4، ذیل وصال شیرازی.