رناتا هولود
Renata Holod
رناتا در دوران کودکی به همراه خانوادهاش از شهر لووف، در جنوب غربی اوکراین، به کانادا مهاجرت کرد. آنها در تورنتو اقامت گزیدند و خواهرش چاریتا آنجا متولد شد. فارغالتحصیلی در رشتۀ مطالعات اسلامی دانشگاه تورنتو در سال 1964، از اولین گامهای وی در مسیر تبدیل شدن به یکی از محققان پیشتاز در حوزۀ هنر و معماری اسلامی بود. او تحصیلات ارشد خود را در رشتۀ تاریخ هنر، با آموختن زبانهای مختلف و نیز رویکردهای متفاوت تاریخی، در سال 1965 در دانشگاه میشیگان تکمیل کرد و پس از آن در سال 1972 دکترای تخصصی خود را در رشتۀ هنرهای زیبا از دانشگاه هاروارد دریافت نمود.
رسالۀ دکترای او با عنوان «بناهای تاریخی یزد: 1300ـ1450: معماری، حمایت و موقعیت» زیر نظر الگ گرابار[1] و لیزا غلومبک[2] تکمیل شد. این رساله حاصل فصلها کار میدانی در ایران است (1969ـ1970) و بر فهم پیچیدۀ معماری و عوامل اجتماعی و هنری در میان دیگر عوامل بنا شده[3]. محور این رساله شکلگیری معماری منطقهای در یزد و مناطق دوردست آن تحت حکومتهایی که پس از نابودی ایلخانان مغول بر آن حکم راندند (عمدتاً مظفریان و تیموریان) است.
هولود در طول سالهای تحصیلش در هاروارد، عضو گروهی باستانشناسی بود که در سالهای 1966 تا 1971 در بخش اموی قصرالحیر شرقی در سوریه (یکی از کاخهای به اصطلاح بیابانی) کار میکردند. این هیئت اعزامی را موزۀ باستانشناسی کلسی در دانشگاه میشیگان، با کمک دانشگاه هاروارد و دانشگاه شیکاگو هدایت میکرد. تنها چند سال بعد، در سال 1978، او نویسندۀ مشترک کتاب «شهری در صحرا» شد، که گزارش نتایج کاوشهای باستانشناختی و بهنوعی مطالعۀ تفسیریِ انبوهی از اشیاء و اطلاعات گردآوری شده از این منطقه بود (آرشیو این مأموریت باستانشناسی در موزۀ کلسی نگهداری میشود)[4]. این مواجهۀ اولیه با باستانشناسی در زندگی حرفهای او بسیار تأثرگذار بود. در ادامۀ این پروژه او کارهای باستانشناسی دیگری نیز انجام داد، از جمله کاوشهایی در مراکش (قصرالصغیر، 1973ـ1975)، تونس (جزیرۀ جربه، 1994ـ2000)، اوکراین (چونگول کورگان، 2002-). مطالعۀ هر منطقه نیازمند روششناسیای ویژه با توجه به شرایط محیطی و چشمانداز خاص و فرهنگهای تاریخی آن منطقه بود. مطالعۀ هر منطقۀ مستلزم فهم روشمند منحصربهفردی بود که در پرتوی آن زمینۀ خاص ایجاد میشد، و همواره با حوزههای باستانشناسی، مردمشناسی، تاریخنگاری و هر نوع روش و رویکرد پیشتازی در تعامل بود. یافتههای پروژۀ جربه، همچنان در حال انتشار است[5]. تشریفات و اشیاء تدفینی قپچاقها[6] (کومانها، پلووتها) از چونگول هنوز در دست بررسی است.
در سال 1972، پروفسور هولود کار تدریس خود را در دانشگاه پنسیلوانیا آغاز کرد، که اکنون در آنجا استاد علوم انسانی در گروه تاریخ هنر و کیوریتور بخش خاور نزدیک، در موزۀ باستانشناسی و انسانشناسی (از سال 1994) است. او بهاعتبار وسعت نظری مطالعاتش در چندین دپارتمان دیگر نیز تدریس میکند. در طول این سالها وی به دانشجویان تاریخ هنر، هم در زمینۀ تاریخ هنر اسلامی و هم سایر زمینهها و نیز در گروه معماری و شهرسازی و برنامهریزی منطقهای، مشاوره داده است. به لطف جمعآوری کمکهزینههایی در زمان تصدی پروفسور هولود در مقام ریاست گروه (1987ـ1994) در پنسیلوانیا، ساختمانی را به مطالعات اسلامی و خاورمیانهای و کلاً علوم انسانی اختصاص دادند. پروفسور هولود از طریق اشکال مختلف خدمات و عضویت حرفهای، در گسترش حوزۀ هنر و معماری اسلامی در مؤسسههای شمال آمریکا و نهتنها دیده شدن بلکه بازتعریف جایگاه علمی آن در رشتۀ تاریخ هنر نقش مهمی داشتهاست[7]. چنین تحولاتی مستلزم بصیرت، و توجه خستگیناپذیر است، چه در کوتاهمدت و چه در طولانیمدت. گستردگی این حوزه از مطالعات، ارتباط بسیاری با تلاشهای پروفسور هولود هم در داخل و هم خارج از کلاسهایش دارد. دانشجویانی که او غیر رسمی به آنها مشاوره داده است و محققانی که هرکدام در مرحلۀ مختلفی از زندگی حرفهایشان بودهاند از تفاسیر دقیق وی بر پیشنویسها و سمینارهایشان بسیار بهره بردهاند.
هنگامیکه پروفسور هولود در سال 1977 به عنوان سردبیر جایزۀ آقاخان برای معماری و طراحی انتخاب شد، تعهد وی به مطالعۀ معماری در سراسر جهان اسلام در کل تاریخش مستحکم شد. با مسئولیت طراحی و ادارۀ جایزۀ بینالمللی جدیدی در معماری که از مراکش در غرب تا اندوزی در شرق را شامل میشد، وی دامنۀ مطالعات معماری خود را گسترش داد و در طراحی مدرن متخصص شد.
چندین نشریه نتیجۀ همکاری او با جایزۀ معماری آقاخان بوده است، از جمله سمینارهایی که در سالهای 1978 و 1980 و 1983 برگزار شد[8]. او راهبر اعضای انجمن جایزه برای دو دوره بود (83 ـ1980 و 96ـ1993). کتابهای معماری مدرن ترکیه نوشتۀ احمد اوین (1984) و مسجد معاصر نوشتۀ حسنالدین خان (1997) که در پی آن شکل گرفت، نشاندهندۀ علاقۀ مستمر او به معماری در دوران مدرن و معاصر است[9][6]. تخصص و دانش پروفسور هولود در این زمینه در خارج از محیط آکادمیک نیز مورد توجه و تحسین واقع شده و شرکتهای معماری متعددی از او در پروژههای مختلف مشاوره گرفتهاند[10]. از میان چندین افتخاری که در زمینۀ معماری به وی عطا شده، اولین آنها جایزۀ پادشاه فهد برای آموزش معماری فرهنگهای مسلمان (1986)، و آخرین آنها جایزۀ راهنمایی [11](2020) از انجمن مطالعات خاورمیانه[12] بودهاست.
در حوزۀ وسیع معماری و باستانشناسی اسلامی او کتابهای شهر در جهان اسلام (2008) و مطالعاتی در باب اصفهان (1974) را ویرایش کرده است. علاوه بر این پروفسور هولود هوش سرشار خود را به حوزۀ اشیاء، فرهنگ بصری و مادی، و تقاطع بین هنر و علم نیز بسط داده است[13].
پروفسور هولود همچنین مقالات گسسته، کتابچۀ نمایشگاهی، و مرور کتابهایی نوشته که تأثیر زیادی در این حوزه داشته است و اغلب بذر سؤالات مبسوطی را در موضوعات مغفول پاشیده است[14]. بسیاری از این مطالعات در دورههای سخنرانی نوآورانه و سمینارهای تحصیلات تکمیلی پروفسور هولود در پنسیلوانیا تکوین یافت. زندگی حرفهای او بهاعتبار انعطاف ذهنیاش همواره بافتی غنی داشته است و در هر مرحله پروفسور هولود همیشه پیشتاز سؤالات و رویکردهای نوین در مطالعات هنر و معماری اسلامی بوده است، از هندسۀ کاربردی گرفته تا نظریه و کاربردهای معماری، جایگاه مدرنیته در زمینهای که همیشه بر قرون وسطا متمرکز بود، و فرهنگ و روانشناسی و فیزیولوژی دیدن. مطالعات سالهای اخیر پروفسور هولود بر ساختارهای شهری و قانون املاک، نمادسازیهای زمانی و مکانی در مسجد بزرگ قرطبه، زندگی و دوران مورخ معماری مایرون بمنت اسمیت، کاوشهای شهرری زیر نظر اریک اشمیت، و مطالعۀ نسخهشناختی قرآن سلجوقیان به تاریخ 1164 (رونوشتشده در همدان) متعلق به موزۀ دانشگاه پنسیلوانیا، متمرکز بوده است[15].
پروفسور هولود همواره دانشجویان و همکاران خود را با پرسشهای نامنتظره به چالش میکشد و آنان را تشویق میکند تا ساختار ذهنی خود را بشکنند و به آنان کمک میکند تا موضوعها را در پرتو جدید و اغلب شگفتآوری ببينند.
پینوشت
[1] Oleg Grabar
[2] Lisa Golombek
[3] گرچه این رساله در قالب کتاب منتشر نشده است، اما هولود در کتاب معماری تیموری ایران و توران، در دو جلد (انتشارات دانشگاه پرینستون، 1992)، نوشتۀ لیزا غلومبک و دونالد ویلبر همکاری داشته است. تجربه و تخصص وی بهویژه در مطالب معماری مرکز و جنوب ایران مشهود است.
[4] Oleg Grabar, Renata Holod, James Knustad, and William Trousdale, City in the Desert: Qasr al-Hayr East, 2 vols., Harvard Middle Eastern Monographs 23-24 (Cambridge, Mass.: Harvard University Press, 1978). The archive at the Kelsey Museum includes correspondence, photographs, drawings, and publication drafts pertinent to Holod’s involvement with the Qasr al-Hayr al-Sharqi expedition.
[5] Elizabeth Fentress, Ali Drine, and Renata Holod, eds., An Island Through Time: Jerba Studies, vol. 1 (Portsmouth, r.i.: Journal of Roman Archaeology, 2009). The second volume is in preparation.
[6] Kipchak
[7] از میان خدمات بسیار او به هنر و معماری اسلامی، باید به نقش وی در مقام رئیس HIAA (انجمن مورخان اسلامی) بین سالهای 2008 و 2010 اشاره کرد. در این دوره، هولود کنفرانس دوسالانۀ HIAA را آغاز کرد.
[8] Renata Holod, ed., Proceedings, Seminar One: Toward an Architecture in the Spirit of Islam. The Aga Khan Award for Architecture (Philadelphia: Aga Khan Award for Architecture, 1978); Renata Holod, ed., Conservation as Cultural Survival: Proceedings of Seminar Two in the Series Architectural Transformations in the Islamic World, Held in Istanbul, Turkey, September 26-28, 1978 (Geneva: no pub., 1980); and Renata Holod, ed. Architecture and Community: Building in the Islamic World Today (Millerton, n.y.: Published for the Aga Khan Award for Architecture by Aperture, 1983). This volume presented projects honored in the first cycle of the award (1977-80).
[9] Renata Holod and Ahmet Evin, eds., Modern Turkish Architecture (Philadelphia: University of Pennsylvania Press, 1984); and Renata Holod and Hasan-Uddin Khan, The Contemporary Mosque: Architects, Clients and Designs since the 1950s (New York: Rizzoli, 1997).
[10] Arthur Ericson; Venturi, Rauch, Scott-Brown; Skidmore, Owings and Merrill; Mitchell | Giurgola; H2L2; and Michael Graves
[11] Mentoring
[12] MESA
[13] Salma K. Jayyusi, Renata Holod, Attilio Petruccioli, and André Raymond, eds. The City in the Islamic World, 2 vols. (Leiden: Brill, 2008); Renata Holod, ed., Studies on Isfahan: Proceedings of the Isfahan Conference Sponsored by the Fogg Museum of Art, Held at Harvard University, January 21-24, 1974 (Chestnut Hill, Mass.: Society for Iranian Studies, 1974).
[14] تعداد اندكي در اينجا قابل شمارش هستند:
“Text, Plan, and Building: On the Transmission of Architectural Knowledge,” in Theories and Principles of Design in the Architecture of Islamic Societies, ed. Margaret B. Ševčenko, 8-24 (Cambridge, Mass.: Aga Khan Program for Islamic Architecture, 1988); “Luxury Arts of the Caliphal Period,” in Al-Andalus: The Art of Islamic Spain, ed. Jerrilynn D. Dodds (New York: Metropolitan Museum of Art, 1992), 41-48; and “Event and Memory: The Freer Gallery’s Siege Scene Plate,” Ars Orientalis 42 (2012): 194-219. For a co-authored pendant study to the mīnāʾī plate, see Blythe McCarthy and Renata Holod, “Under a Microscope: The Examination of the Siege Scene Plate,” www.asia.si.edu/research/ articles/minai-battle-plate.asp#intro.
[15] The seminar, led by Professor Holod and Yael Rice, culminated in a workshop “Toward a ‘Biography’ of a Manuscript: A Copy of the Qur’an from 12th c. Iran,” held at the University of Pennsylvania Museum in February 2013.